پرش ناوبری
  • |

بازی‌ دیجیتالی یک راهبرد است نه یک نیاز - مجله تخصصی بازی بان

صفحه اصلی / بلاگ / بازی‌ دیجیتالی یک راهبرد است نه یک نیاز/

بازی‌ دیجیتالی یک راهبرد است نه یک نیاز

زمان مطالعه: ۷ دقیقه

 

من ۱۴ ساله و عاشق پلی‌استیشن‌ام هستم!

 

نویسنده: یاسمن رومینا

کارشناس کودک و نوجوان
بازی‌بان – شماره یازدهم/ بهمن۹۸
@bazibaan

 

لطفاً قبل از خواندن این مقاله یک قلم و کاغذ آماده کنید.

چند روز پیش، برای تهیه ویدئویی درباره مفهوم عشق از نگاه کودکان و نوجوانان، با چند کودک و نوجوان مصاحبه می‌کردم. ماجرا از آنجا برایم جالب شد که اسباب بازی (برای کودکان) و کنسول‌های بازی (برای نوجوانان) از مواردی بودند که بدون استثنا همه بچه‌ها به عنوان چیزی که خیلی دوستش دارند یا عاشقش هستند نام بردند. برایم بسیار قابل توجه بود وقتی پسر یازده‌ساله‌ای گفت عاشق ps4 است. تقریباً همزمان با این مصاحبه‌ها پیشنهاد نوشتن مقاله‌ای درباره بازی‎های دیجیتال و نوجوانان از سوی مجله بازی‌بان به من شد که باعث شد بیشتر به بازی و سهم آن در جهان بچه‌ها فکر کنم.

وقتی سخن از بازی‎های دیجیتال و نوجوانان به میان می‌آید، در ذهن شما اولین کلماتی که تداعی می‌شود چیست؟

لطفاً قبل از مطالعه ادامه این مطلب، آن کلمات را بنویسید.

.

.

.

این کلمات بیشتر رویکرد کنترل و نظارت دارند یا لذت بردن؟

 

بازی قدرت

بسیاری از والدین از نوجوانی فرزند خود نگرانند و ته دلشان، می‌خواهند سال‌های نوجوانی هر چه زودتر تمام شود! یکی از مهمترین دلایل آن، این است که دیگر زورشان به بچه‌شان نمی‌رسد! بچه‌ای که تا دیروز «حرف گوش کن» بود، «سرکش» و «قانون‌شکن» شده است و هر کاری که دلش بخواهد می‌کند. از همین‌جاست که بازی قدرت شروع می‌شود. والدین انواع ترفندهایی که بلد هستند برای کنترل نوجوانشان به کار می‌گیرند چون صلاحش را –که خودش نمی‎فهمد- می‌خواهند. نوجوان نیز انواع ترفندهایی را که بلد است برای فرار از کنترل و توصیه‌های والدین –که اصلاً درکش نمی‌کنند- به کار می‌گیرد. این بازی جنگی چند سالی ادامه دارد تا یکی از طرفین یا هر دو خسته شوند.

البته این تنها سناریو نیست. بازی قدرت سناریوهای متعدد و گاه بسیار پیچیده و فریبنده‌ای دارد. اما چه با روش گفتگو و لحن ملایم برای قانع کردن، چه با تنبیه و تشویق و … معمولاً آتش این بازی از آنجا نشأت می‌گیرد که هیچکدام نمی‌توانند از منظر طرف مقابل به مسئله نگاه کنند. والدین معتقدند نوجوان «صَلاح خودش را نمی‌داند» و نوجوانان از این که والدین «درکشان نمی‌کنند» گلایه دارند.

واقعیت این است که بازی قدرت هیچوقت برنده‌ای ندارد. چون «قدرت» یکی از نیازهای مشترک همه انسان‌هاست و انسان زندگی می‌کند تا نیازهایش را تأمین کند. پس چاره چیست؟

 

چشمانتان را به روی واقعیت باز کنید

واقعیت این است که انسان‌ها منحصر به فرد آفریده می‌شوند. هر چه خودآگاهی انسان بیشتر باشد، منحصر به فردتر خواهد بود. باور کنید نوجوان شما نمی‌خواهد سرکشی و قانون‌شکنی کند، او فقط دارد خودش را عمیق‌تر می‌شناسد و فکر و سلیقه شخصی‌اش را می‌سازد و این رشد، خبر خوبی است. از آن‌جا که فرزند شما نیز یکی از همین انسان‌های منحصر به فرد است، طبیعی است همه انتخاب‌هایش مطابق نظر شما نباشد. همه این‌ها یعنی وقتش شده که شیوه مراقبت خود از فرزندتان را از نظارت و کنترل به سوی حمایت سوق دهید. وقتی فرزند شما از نظر جسمی و روحی به سرعت در حال تغییر است اما شیوه مراقبتی شما ثابت می‌ماند، رفته رفته تَرَک‌های ارتباطی بین شما شکل می‌گیرد و اگر دیر به خود بیایید شکافی عظیم را بین خود و او می‌بینید که پر کردنش کار بسیار دشواری است.

مکث: موقعیتی را به خاطر آورید که با نظر یا انتخاب‌تان مخالفت جدی شده است. چه احساس‌هایی داشته‌اید؟ (به احتمال زیاد کسی که با نظر شما مخالفت کرده بر این باور است که خودش بیشتر از شما می‌داند.)

به جای این‌که بین خود و فرزندتان با نه گفتن‌های غیر ضروری دیوار بکشید، سعی کنید از دریچه نگاه او جهان را ببینید. این کار اصلاً ساده نیست کاملاً شدنی هم نیست. اما هر قدر بیشتر تلاش کنید و مهارت همدلی بیشتری داشته باشید، ارتباط بهتری خواهید داشت. برای این‌که بتوانید از دریچه چشم او ببینید راهی وجود ندارد جز اینکه با او و در کنارش باشید؛ با او باشید که هر دو خوش بگذرانید نه اینکه بخواهید تربیتش کنید. هر قدر بیشتر در پذیرش انتخاب‌های فرزند خود باشید و نظرش را به رسمیت بشناسید و در ذهن‌تان قصد هدایت او به سویی که خواستِ شماست را نداشته باشید، رابطه شما غنی‌تر و صمیمی‌تر خواهد شد.

البته این به معنای اطاعت بی‌چون و چرا از فرزند و فرزندسالاری نیست. همان‌قدر که شما به انتخاب‌های فرزندتان احترام می‌گذارید لازم است او نیز همین توجه و پذیرش را نسبت به شما و سایر اعضای خانواده داشته باشد. اما این پذیرش متقابل چطور ممکن است وقتی انتخاب او این است که ساعت‌ها پای بازی دیجیتال بنشیند و شما می‌خواهید که او وقتش را به شیوه دیگری پُر کند؟

 

بازی‎های دیجیتالی، یک راهبرد قدرتمند برای نوجوانان

اگر از آن دسته افرادی هستید که معتقدید فرزند نوجوانتان بیش از حد بازی دیجیتال انجام می‌دهد و این امر برایتان ناخوشایند است، احساس‌های ناخوشایندی که دارید از یکدیگر تفکیک کنید و تک‌به‌تک بنویسید. سپس جلوی هر احساس بنویسید که علت اینکه چنین احساسی دارید چیست؟ به عبارتی منشأ بروز احساس را پیدا کنید.[۱] از فرزندتان بخواهید او نیز چنین فهرستی تهیه کنید و در آن احساس‌های خوشایندی را که از انجام بازی‎های دیجیتال دارد بنویسد. سپس علت هر کدام از این احساس‌های خوشایند را پیدا کند. اگر فرزندتان از کودکی با احساس‌ها و نیازهای خود آشنا شده باشد تهیه این فهرست برایش چندان دشوار نیست، اما اگر زمینه شناخت احساسات و نیازهایش برایش فراهم نشده است، تهیه این فهرست به تأمل و کندوکاو بیشتری نیاز دارد.

شاید بپرسید چرا پیدا کردن این احساسات و نیازها اینقدر مهم است؟ برای این‌که وجه اشتراک همه انسان‌ها در همه نسل‌ها و مکان‌ها و با هر ویژگی ژنتیکی، نیازها هستند. نیازها زبان مشترک همه انسان‌های جهان هستند. بر اساس اتفاق‌ها، بعضی اولویت بیشتر پیدا کرده و بارزتر می‌شوند و بعضی اولویت کمتر دارند و از حیطه توجه ما پنهان هستند. احساس‌ها نشانگرهای نیازها هستند. ما به نیازهای‌مان از طریق احساس‌هایمان آگاهی پیدا می‌کنیم. مثلاً با احساس ترس پی می‌بریم که نیاز به امنیت داریم. یا با احساس کسالت، پی می‌بریم که نیاز به بازی یا تفریح داریم.

نکته: نیازها از طریق احساس‌های مختلفی ما را از خود باخبر می‌کنند. بنابراین یک احساس هر بار می‌تواند ما را از نیاز متفاوتی مطلع کند. مثلاً ما نیاز به دیده شدن داریم. اگر این نیاز تأمین نشود، ممکن است با احساس‌های مختلفی ما را متوجه خود کند. مثلاً با احساس غم، خشم، سرخوردگی یا ناامیدی. از سویی اگر این نیاز تأمین شود نیز ممکن است با احساس‌های خوشایند مختلفی توجه ما را به خود جلب کند. از جمله با احساس مباهات، خشنودی، اشتیاق، امیدواری، غرور، آرامش یا … [۲]

بر این اساس، به منظور وضوح بیشتر، نمونه‌های تکمیل شده از جدول والد و فرزند در موقعیتی که شرح دادیم را ببینید:

فهرست والد
چه احساسی دارم چه نیازی دارم؟ (علت این احساس چیست؟)
نگرانی اطمینان خاطر (نگرانم از درس‌هایش عقب بماند.)
عصبانیت قدرت (برایش قانون گذاشته بودم فقط روزی دو ساعت اما چهار ساعت است که دارد بازی می‌کند.)
ترس آگاهی (در اخبار خواندم که بازی‎های دیجیتال اثر بسیار بدی بر مغز و بینایی بچه‌ها دارد.)
تردید وضوح و آگاهی (نمی‌دانم این‌قدر بازی برایش خوب است یا بد؟ نمی‌دانم محتوای بازی مناسبش است یا نه.)
ناراحتی هماهنگی و نظم (قرار است با هم به مهمانی برویم اما او هنوز از گیم‌نت برنگشته است.)
عصبانیت استراحت (می‌خواهم بخوابم اما سر و صدای بازی نمی‌گذارد.)
بی‌قراری اعتماد (فکر می‌کنم از طریق بازی با کسی، دوستی خارج از چارچوبی دارد.)
عجز صداقت (فصل امتحانات تبلتش را گرفته‌ام؛ اما به بهانه درس خواندن به خانه دوستش می‌رود و بازی می‌کنند.)

 

فهرست فرزند
چه احساسی دارم چه نیازی دارم؟ (علت این احساس چیست؟)
رضایت تعلق (من عضو تیم … در بازی … هستم)
لذت قدرت (من امتیاز خیلی بالایی دارم و توانستم … را شکست بدهم.)
نشاط و سرحالی بازی
شادمانی خنده (این بازی خیلی خنده‌دار است.)
شگفت‌زدگی کشف و یادگیری (این بازی خیلی پیشرفته است و مراحل پرچالشی دارد.)
هیجان‌زدگی ابراز خود و دیده شدن (من بیشترین امتیاز را در بین دوستانم دارم.)
اعتماد به نفس آزادی و توانمندی (در بازی محدودیت‌های دنیای واقعی را ندارم)
بی خیالی امنیت روانی (موقع بازی کردن، غم‌ها و مشکلاتم را فراموش می‌کنم.)
صمیمیت ارتباط (در بازی دوستان جدیدی پیدا می‌کنم که می‌توانم حرف‌هایم را به آن‌ها بگویم.)
نیرومندی آزادی و انتخاب (از طریق بازی پول در می‌آورم و می‌توانم آن‌چه می‌خواهم بخرم)
ارزشمندی معنا و هدف (در بازی هدفی دارم و برای رسیدن به مرحله آخر تلاش می‌کنم.)

 

به نمونه فهرست نوجوان دوباره نگاه کنید. علاوه بر اینکه خود بازی کردن جزو نیازهای همه انسان‌هاست؛ می‌بینید بازی‎های دیجیتال چه نیازهای متعددی را برای بچه تأمین می‌کنند؟ بازی‎های دیجیتال به نسبت بازی‎های غیر دیجیتال، هیجان، سرعت، لذت، تنوع و چالش بیشتری دارند. همه آن‌چه در بازی‎ها وجود دارد در بازی‎های دیجیتال اغراق‌آمیزتر است. همانطور که نوجوانی نیز سن اغراق‌هاست. پاسخ پسر یازده ساله‌ای که گفته بود عاشق PS4 است را به خاطر دارید؟ وقتی نوجوانی سن اغراق است و بازی‎های دیجیتال یک راهبرد قدرتمند که نیازهای متعددی را از نوجوان تأمین می‌کند، آیا ساعت‌ها پای بازی دیجیتال نشستن عجیب است؟

پس تکلیف نیازهای تأمین نشده والدین چه می‌شود؟!

انتخاب راهبرد و پذیرش مسئولیت آن

پیشتر اشاره شد که از طریق توجه به احساسات‌مان می‌توانیم نیازهای‌مان را تشخیص دهیم. اما تشخیص نیاز به تنهایی فایده‌ای ندارد. لازم است برای تأمین آن نیاز کاری بکنیم. به عبارتی، راهبردی انتخاب کنیم. این مرحله بسیار مهم است. هر چه راهبرد غنی‌تر و بهتر باشد نیازهای بیشتری تأمین می‌شود و رضایت بیشتری خواهیم داشت.

ما در انتخاب راهبردها آزاد هستیم و می‌توانیم هر راهبردی که می‌خواهیم انتخاب کنیم؛ اما هر راهبرد، مسئولیتی برای‌مان به همراه دارد. پشیمانی وقتی اتفاق می‌افتد که موقع انتخاب راهبرد به مسئولیت آن توجه نمی‌کنیم.

مثلاً نوجوان انتخاب می‌کند که تا نیمه شب بازی کند اما در آن موقع به مسئولیت راهبرد (دیر بیدار شدن، کسالت در روز بعد، سردرد یا …) فکر نمی‌کند. خیلی از اوقات والدین می‌توانند بجای بحث و جدل و ایجاد محدودیت، (که موجب خدشه‌دار شدن ارتباط با فرزندشان می‌شود) فرزندشان را متوجه مسئولیت راهبردش کنند.[۳] توجه داشته باشید این کار وقتی اثربخش است که با هدف آگاهی بخشی به فرزند باشد نه تهدید و به کرسی نشاندن نظر والدین.

با توجه به مسئولیت هر راهبرد، به نظر شما کدام راهبرد برای والدین بهتر است؟ ایجاد محدودیت در بازی‎های دیجیتال و مجبور کردن فرزندشان به آن‌چه آن‌ها صلاح می‌دانند؟ یا غنی کردن محیط زندگی و فراهم کردن راهبردهای متنوع و پر تعداد که نیازهای مختلف فرزندتان را تأمین کند؟

به فرزندتان پیشنهادهای جذاب‌تر بدهید

به نظرتان فرزندتان بی‌رویه بازی‌های دیجیتالی انجام می‌دهد؟ فهرستی از راهبردها بنویسید. راهبردهایی که هم برای شما خوشایند است و هم برای نوجوان‌تان. در قسمت دوم این مقاله (در شماره آتی)، ما نیز چند راهبرد پیشنهادی برای حفظ تعادل فرزندتان در پرداختن به بازی‎های دیجیتالی به شما ارائه خواهیم کرد.

اگر خواستید می‌توانید راهبردهایی که تجربه کرده‌اید با من (از طریق پست الکترونیکی: yasamanroomina@gmail.com) در میان بگذارید تا در بخش دوم مقاله، آن‌ها را نیز معرفی کنم.

 

[۱]  معمولاً ما به احساسات‌مان توجه لازم را نداریم، از این رو برای نوشتن این فهرست ممکن است حضور ذهن نداشته باشید. اگر اینطور است، به مدت یک هفته هر وقت فرزندتان بازی دیجیتالی می‌کرد، به احساسات خود توجه کنید و آن‌ها را ثبت کنید تا فهرست خود را کم‌کم کامل کنید.

[۲] برای شناخت بهتر احساس‌ها و نیازها و ویژگی‌های آن‌ها کتاب ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی) نوشته مارشال روزنبرگ، ترجمه کامران رحیمیان را مطالعه فرمایید.

[۳]  البته این کار باید از کودکی و سال‌های پیش از نوجوانی شروع شود اما اگر این کار را نکرده‌اید. هیچ‌وقت برای بهتر عمل کردن دیر نیست.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

نویسنده: یاسمن رومینا

یاسمن رومینا
  • تعداد مطالب ارسالی: 4

تبلیغات