نقد و بررسی داستان بازی another shadow
- 2203 ارسال شده توسط ماه منیر داستان پور
- بدون نظر
بازی با طعم ترس
نویسنده: ماهمنیر داستانپور
بازیبان – شماره شانزدهم/ دی ماه ۱۴۰۲
@bazibaan
ژانر وحشت معمولاً به سبکی تخیلی در هنر و ادبیات اطلاق میشود که به مسائل غیرواقعی، تخیلی و برخی داستانهای عامهپسند میپردازد. این دسته از داستانها در ادبیات در میان مخاطبان جایگاه خاصی داشته و از محبوبیت زیادی برخوردار هستند. همچنین آثار متعددی در این ژانر به چاپ رسیده است. بسیاری از خانوادهها موافق اینکه فرزندانشان مخاطب این گونه داستانها باشند، نیستند . ولی اِما کِنی(Emma Kenny) ، روانشناس بریتانیایی، معتقد است وقتی شما یک داستان ترسناک برای کودک میخوانید، او میتواند تصمیم بگیرد که ادامه دهد یا در همانجا داستان خاتمه یابد. به گفته او ترس یک پاسخ طبیعی است و داستان ابزاری است برای طرح یک بحث که نوجوان میتواند درباره آن مطالعه کند یا به کشف بپردازد. جهان پر است از ترسهای متعدد و متنوع، شما با خواندن این دسته از داستانها به کودک خود این آموزش را میدهید که چگونه با ترس خود مقابله کنند.
اما آثار دنیای وحشت تنها به کتاب و فیلم خلاصه نشده و به جهان بازیهای رایانهای نیز راه پیدا کردهاند. از قضا این ژانر در میان مخاطبان بازیهای رایانهای و موبایلی نیز طرفداران زیادی دارد. سازندگان بازیهای ترسناک نیز ادعا میکنند که این بازیها میتوانند به مخاطبان خود کمک کنند تا با استرس ایجادشده، خودشان را برای مشکلات دنیای واقعی قویتر کنند. اما این نظریه چقدر میتواند صحیح باشد ؟
برای مثال به بازی another shadow اشاره میکنم. داستان بازی از این قرار است که پس از چند سال زندگی خوب و خوش، کاریسا آخرین تولد باستیان را جشن میگیرد و پس از آن زندگی آنها دگرگون میشود. سایه یک نفرین باستانی به زندگی باستیان بازگشته و او را با خود به دنیای تاریکی میبرد. اگرچه باستیان هنوز در همان خانه است، اما کاریسا دیگر او را نمیبیند.
باستیان اسیر سایه نفرین باستانی شده و برای بازگشت به دنیای خود راهی ندارد. این کاریسا است که باید راهی میان دو دنیای موازی باز کرده و او را به جهان خود باز گرداند. اما این نفرین از کجا آمده؟ ماجرا به سالهای کودکی باستیان بر میگردد. زمانی که او با ارواح و در واقع جنیان ارتباط برقرار کرده است. حالا که سالها از آن روزها گذشته و او به سن خاصی رسیده است؛ آنها دوباره وی را پیدا کرده و قصد بردن او به جهان خود را دارند. تاریکی و ناامیدی مانند ارمغانی از آن دوران جایی در وجود باستیان مانده و سالها بعد دوباره خود را نشان میدهد. کاریسا تمام تلاشش را برای بازگرداندن او کرده و هر اتفاقی که در دنیای سایه میافتد و یا آنچه در دنیای نور رخ میدهد، آن دو را با یکدیگر مرتبط ساخته و معماها یکی پس از دیگری حل میشود.
همانگونه که پیش از این نیز گفته شد باستیان هنوز در همان خانهای است که در آن با کاریسا زندگی میکرده است اما در جهان سایه و توسط سایه نفرین باستانی که البته بهتر است آن را جنی از جهان ماوراءطبیعه بخوانیم، اسیر شده است. این امر به حقیقتی انکار ناپذیر باز میگردد که هیچ وقت اجنه به تسخیر انسانها در نمیآیند و آدمی با تمام تلاش خود برای تسخیر آنها (مانند آنچه در کودکی باستیان از او سرزده است) نادانسته اسیر این موجودات شده و در نهایت اگر به خداوند پناه نبرد، برده آنها خواهد شد. درست مثل آنچه در پایان بازی برای باستیان اتفاق میافتد و در نهایت وقتی سایه نفرین باستانی او را میان ماندن در جهان سایه و یا بازگشت به دنیای نور مخیر میکند؛ او ماندن را انتخاب کرده و به زندگی در جهان سایه رضایت میدهد.
مشابه بازی another shadow را در سینما نیز میتوانیم ببینیم. فیلم کرهای The Closet نیز از جهات گوناگون به این بازی شباهت دارد. مادر خانواده به تازگی از دنیا رفته و فضای ناامیدی بر زندگی پدر و دختر حکم فرماست. آنها برای تغییر ذائقه در خانهای قدیمی ساکن میشوند ولی از قضا کُمُدی که در اتاق دخترک وجود دارد، دریچهای برای ورود به دنیا ارواح ناامید کودکان است. جهانی نیمه دوزخی از کودکانی که هر کدام به دلیل مرگ زودهنگام خود، قصد گرفتن انتقام از انسانهای زنده را دارند و برای خود به دنبال همبازی از دنیای انسانهای زنده میگردند.
قطعاً ورود به یک بازی ترسناک که کاربر خود شخصاً در پیشبرد آن دخالت دارد و مانند بازیanother shadow نقش یک یا دو نفر از شخصیتهای بازی را ایفا میکند، تأثیر بیشتری روی مخاطب خود دارد. پس در انتخاب بازیهای رایانهای به خصوص از نوع ماجراجویانه، که تکیهی بیشتری روی داستان دارند؛ باید به این موضوع مهم توجه کنیم که چه لطمهای به روح و روان خود وارد خواهیم کرد. و از سوی دیگر اگر مخاطب بازی کودک است، والدین باید این امر را مورد توجه قرار دهند که اگر کودک آنها به طور معمول مضطرب و ترسو است یا قادر نیست دنیای فانتزی را از واقعیت جدا کند، استفاده از بازیهای ترسناک را برای او چند سال به تعویق بیندازند.
دیدگاه کاربران