پرش ناوبری
  • |

لغت‌نامه نسل z (ا) - مجله تخصصی بازی بان

صفحه اصلی / بلاگ / لغت‌نامه نسل z (ا)/

لغت‌نامه نسل z (ا)

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

آنچه یک والد باید در مورد اصطلاحات گیمی بداند!

نویسنده: سید محمدحسن مدرس

بازی‌بان – شماره شانزدهم/ دی ماه ۱۴۰۲
@bazibaan

Boss / Boss fight

تلفظ: باس / باس فایت

واژه boss در اصل به معنای رئیس است؛ طراحان بازی (خصوصا بازیهای جنگی و هیجانی) معمولا بعد از چند زد و خورد کوچکتر، یک (یا چند) دشمن بزرگ و اصلی قرار می‌دهند که بازیکن با استفاده از آنچه تا به حال یادگرفته می‌بایست بر او غلبه کند. شکست رئیس نیازمند تمرکز بهتر، دقت بالاتر و زمان بیشتری است. غلبه بر رئیس دشمنان، معمولاً به معنای عبور به مرحله جدید، قسمت دیگری از بازی یا حتی پایان بازی است. Boss fight یعنی همان جنگ با رئیس دشمنان.

 

Noob

تلفظ: نوب

این واژه که بار معنایی منفی در بین بازیکنان دارد، در اصل از واژه newbie گرفته شده که به معنای هر فرد تازه کار، بی تجربه و تازه وارد، بخصوص در فعالیت‌های کامپیوتری و اینترنتی است(longman).

امروزه این واژه پرکاربرد، عموما توسط بازیکنانِ باتجربه تر برای سرزنش تازه وارد ها( به بازی خاص) یا حتی بعنوان ناسزا استفاده می‌شود. با آنلاین شدن بازی ها و لزوم ارتباط صوتی بین بازیکنان، استفاده از برخی واژه ها مانند noob به وفور به چشم می‌خورد.

 

Shooter

تلفظ: شوتِر

واژه shoot در انگلیسی،  به معنای شلیک و تیر اندازی کردن است. یک زیر-سبک مهم و بسیار رایج از بازی‌های هیجانی یا اکشن، همین نوع بازی‌ها هستند. بازیکن برای پیشرفت و عبور از چالش ها باید نوعی از تیراندازی یا شلیک کردن را یادگرفته و به کار ببرد.

(لازم است بدانید بازی‌های shooter قرار نیست ضرورتا تاثیر خشونت آمیز بر رفتار بازیکنان داشته باشند‌. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید کارکردهای مفید بازی‌های ژانر اکشن اول شخص را مطالعه کنید.

 

Kick

تلفظ: کیک

این واژه در انگلیسی به معنی لگد زدن است. در بازیهای آنلاین، اگر بازیکنان یک تیم بخواهند یکی از اعضای گروه خود را اخراج کنند، می‌توانند با زدن یک دکمه، برای اخراج هم تیمی خود رای بدهند. در صورت موافقت تمام یا اکثریت دیگر بازیکنان، آن شخص از بازی بیرون انداخته می‌شود و دیگر نمی‌تواند به آن بازی برگردد. کیک شدن یک فرد دلایل متعددی دارد. تازه کار و ناشی بودن یک بازیکن، عدم همکاری با دیگر اعضای تیم و.. باعث بیرون انداخته شدن می‌شود و به لحاظ روانی تاثیر منفی برای فرد دارد.

 

DLC

(Downloadable content)

تلفظ: دی اِل سی

این سرواژه، یعنی محتوای قابل دانلود.

محتواهایی که پس از انتشار نسخه اصلی بازی، منتشر می‌شوند. مثلا مراحل اضافی، اسلحه‌های جدید، پوسته ها( رنگ و طرح) سلاح یا لباس های جدید شخصیت اصلی و مواردی دیگر که به بازی اصلی(که قبلا خریداری یا نصب شده) اضافه می‌شود. معمولا برای دریافت این محتواهای جدید، باید هزینه ای پرداخت کرد و طبیعتا اگر بازیکن، علاقه زیادی به آن بازی و شخصیت خودش در بازی (آواتار) داشته باشد، برای چنین مواردی هزینه هم خواهد کرد.

 

Bot

تلفظ: بات

این لغت، کوتاه شده واژه روبات خودمان است. در تکنولوژی و بخصوص بازی‌های ویدیویی،  بات یعنی شخصیت هایی که از قبل برنامه ریزی شده اند برای انجام برخی کارها در محیط بازی. فرض کنید فرزند شما در حال انجام بازی به صورت آفلاین است. طبیعتا اگر بازی سبک اکشن باشد، باید به فردی تیر اندازی کند و با او درگیر شود. اینجا بات ها این نقش را ایفا میکنند. بات ها میتوانند در تیم حریف یا حتی تیم فرزند شما باشند. آنها تیر میزنند، فرار میکنند، و خلاصه از پیش برنامه ریزی شده اند. یعنی کار عجیب و جدید از آنها رخ نمی‌دهد.

 

Level

تلفظ: لِوِل

لِوِل یعنی سطح. بازی‌ها برای درگیر کردن بازیکن، باید به او احساس پیشرفت به صورت واضح و ملموس بدهند و هرچقدر عدد این سطح بالاتر برود، بازیکن حس بهتری خواهد داشت. چرا که معمولا بقیه بازیکنان آنلاین، میتوانند سطح بازیکن را در صفحه مربوط به او(پروفایل) مشاهده کنند. پس برای یک بازیکن بسیار حیاتی است! طبیعتا بازیکن برای رسیدن به لول های بالاتر، باید چالش ها و مراحل سخت‌تری را پشت سر بگذارد، وقت بیشتری صرف کند، داستان بازی را پیش ببرد و…

 

Map

تلفظ: مَپ

مَپ به انگلیسی یعنی نقشه. در بازی‌ها اما، نقشه یعنی همان محیط مجازی و زمینی که بازیکن در آنجا بازی را تجربه می‌کند. نقشه ها اطلاعات بسیاری درمورد بازی به بازیکن میدهند: مسیرها و موانع، ساختمانها، اطلاعات جغرافیایی مثل کوه و جنگل و رود و… . اهداف بازیکن(مثل اینکه کجا باید برود و چه کاری انجام بدهد) همه و همه روی نقشه نشان داده می‌شوند.

نقشه ها فرصت های جست و جو و کاوش را در بازی بیشتر میکنند و هرچه بزرگتر باشند، یعنی بازیکن باید وقت بیشتری برای بازی کردن اختصاص بدهد. مثلا برای تمام کردن یک بازی با وسعت نقشه تقریبی ۱۰۰ کیلومترمربع، حدودا (و حد اقل) ۶۰ ساعت زمان لازم است!

 

XP

تلفظ: اِکس پی

مخفف واژه experience و به معنای ” تجربه” است.  هرچقدر میزان این تجربه(که معمولا به صورت عدد نشان داده میشود) بیشتر باشد، شخصیت بازیکن در بازی(آواتار) ارتقاء بیشتری می یابد، مهارت بهتری کسب میکند و خلاصه پیشرفت می‌کند. این که هر بازی دقیقا به ازای انجام چه کاری، به شما امتیاز اکس پی میدهد، بسته به سبک و همان بازی خاص دارد. مثلا یک بازی شوتر(تیراندازی) برای تعداد کشتن، انواع خاص کشتن، هدف گیری دقیق، میزان ساعت بیشتر بازی و… اکس پس می‌دهد. یک نکته کلیدی برای قضاوت بازی‌های خوب و بد، این است که ببینید “بازی” برای  انجام چه “کارهایی” به بازیکن اکس پی و امتیاز تجربه میدهد!

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

نویسنده: سردبیر

سردبیر
  • تعداد مطالب ارسالی: 45

تبلیغات