پرش ناوبری
  • |

Brothers: a tale of two sons - مجله تخصصی بازی بان

صفحه اصلی / بازی‌های خاص / Brothers: a tale of two sons/

Brothers: a tale of two sons

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

تجربه نگاری محمد مهدی شقایقی، طراح رابط کاربری
بازی‌بان – شماره دوازدهم/ فروردین۹۹
@bazibaan

به نام خداوند خلاق هنرمند
خانواده، مفهومی زیبا، ریشه دار و انسانی است که امروزه دارد به خاطره‌ها می‌پیوندد و هر چه بیشتر به جلو می‌رویم، مفهوم پدر و مادر، مفهوم خواهر و برادر محدود به ژنتیک می‌شود و تنها در شناسنامه‌ها موضوعیت دارد.

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که لایک گرفتن در شبکه‌های اجتماعی و فالوور بیشتر داشتن، یک ارزش است. مهم نیست محتوا چیست، همین که سرگرم کننده و لذت بخش باشد کافیست.

ارزش‌های انسانی و مسئولیت‌های ما نسبت به خود، خانواده و جامعه کم کم دارند به یک طرز تفکر سلیقه‌ای تبدیل می‌شوند و اگر بگویید این موارد فطری است، مورد مواخذه قرار می‌گیرید که “هر کس حق دارد نظرش را بگوید” پس نظرت را بگو و برو.

خانواده محل آرامش و آسایش جسم، ذهن و روان انسان‌ها است که باعث بهبود روابط اجتماعی و کم شدن مشکلات جامعه نیز می‌شود و سرنوشت خوب یا بد یک جامعه، در خانواده‌های آن جامعه رقم می‌خورد.

من چندین سال در حوزه بازی‌سازی فعالیت داشتم و همیشه دنبال پیاده‌سازی ارزش‌های انسانی در رسانه بازی بودم. اوایل کار، گمان نمی‌کردم که این کار امکان‌پذیر باشد اما با گذشت زمان و افزایش آگاهی‌ام، فهمیدم که می‌شود اما سخت است. می‌شود اما باید از جان و دل مایه بگذاری و خودت عمیقاً به این مباحث اعتقاد و باور قلبی داشته باشی. و اینکه حتما باید علم و فهم خوبی از بازی‌سازی و رسانه بازی داشته باشی و نمی‌شود محتوا را در رسانه‌ای که از آن شناخت کافی نداری، به درستی منتقل کنی.

چند سال پیش، بازی به نام Brothers: A Tale of Two Sons را بازی کردم و اعتقادم نسبت به این مطلب که می‌شود مفاهیم و ارزش‌های انسانی را با بازی منتقل کرد بیشتر شد. این بازی توسط یک استودیوی بازی‌سازی مستقل سوئدی ساخته شده بود و توانست نگاه منتقدان را به خود جلب کند.

داستان بازی “برادران: افسانه دو پسر” از جایی شروع می‌شود که پدر خانواده بیمار است و دو برادر برای یافتن داروی شفا بخش، سفری دراز را شروع می‌کنند. گیم پلی بازی پر از پازل‌ها و معماهای جالب و جذاب است که همگی در خدمت داستان بازی و تلاش دو برادر برای نجات پدر. ابتدای بازی متوجه می‌شوید که مادر خانواده چندی قبل فوت کرده و نشان می‌دهد چرا این دو برادر باید برای نجات پدر و حفظ خانوداه (محل آرامش و آسایش) این سفر پر خطر را آغاز کنند.

این مفاهیم را تنها می‌توان در استودیوهای مستقل پیدا کرد و استودیوهای بزرگ بیشتر بحث تجارت و منفعت مالی را دنبال می‌کنند تا این‌که بخواهند یک بازی با محتوای ارزش‌های انسانی بسازند که سراسر ریسک است.

شاید تا چند روز بعد از انجام این بازی، هنوز در فکر داستان آن بودم. اگر به کسی نگویید حتی پای بازی اشک ریختم و همدرد این دو برادر شدم. با وجود غم‌انگیز بودن داستان و احساسی‌تر شدن ماجرا در انتهای داستان (نمی‌گویم تا اسپویل نشود)، حس شعف داشتم و واقعاً خودم را جای این دو برادر تصور می‌کردم و از این‌که برای نجات پدر خانواده تلاش می‌کنم، خوشحال بودم. این دو برادر که یکی چند سال از دیگری بزرگ‌تر است هم بسیار هدفمند انتخاب شده است و باز نگاه خانواده محور و تکیه‌گاه بودن برادران نسبت به هم را در زندگی نشان می‌دهد. نمی‌دانم تیم سازنده چقدر مطالعه و جلسه داشته یا چه پیش‌زمینه‌های ذهنی داشته‌اند که به این داستان رسیده‌اند، اما آرزو می‌کنم خداوند پدر و مادرشان را بیامرزد و قرین رحمت بی‌واسعه خود قرار دهد که چنین اثری با ارزش ساختند و نشان دادند که می‌شود در رسانه بازی‌های ویدئویی، این قبیل داستان‌ها و مفاهیم را به تصویر کشید و اثر گذاشت.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

نویسنده: مهدی شقایقی

مهدی شقایقی
  • تعداد مطالب ارسالی: 2

تبلیغات