بازی دیجیتالی یک راهبرد است نه یک نیاز (۲)
- 1976 ارسال شده توسط یاسمن رومینا
- بدون نظر
ادامه از شماره قبل
نویسنده: یاسمن رومینا
بازیبان – شماره سیزدهم و چهاردهم/ تابستان و پاییز ۹۹
@bazibaan
اختلاف نظر والدین و نوجوانان بر سر بازیهای دیجیتالی (نوع بازی، زمان بازی، مدت بازی و …) مسئلهای رایج و قدیمی است. در بخش اول این مقاله (در شماره ۱۱ مجله بازیبان) به این مسئله قدیمی از دیدگاهی نو پرداختیم؛ از دیدگاه زبان زندگی[۱] بازیهای دیجیتال را به عنوان یک راهبرد قدرتمند برای نوجوانان شناختیم و از زاویه دید نوجوانان، احساسهای خوشایند و نیازهای تأمین شده آنها را دیدیم. از سوی دیگر، احساسهای ناخوشایند والدین را شناختیم و نیازهای تأمین نشدهای که منجر به آن احساس شدهاند را حدس زدیم. در بخش دوم سعی داریم برای هر نیاز مطرح شده به راهبردهایی اشاره کنیم.
فهرست نمونهای که نیازهای رایج والدین را در آن حدس زدیم به خاطر دارید؟ چه خوب است که قبل از مطالعه ادامه این مقاله، راهبردهای پیشنهادی خود را یادداشت کرده باشید. این کار به افزایش خودآگاهی شما کمک میکند و خواهید دید کجا از سر تفکر و توجه، خلاقانه در پی یافتن بهترین راهبرد هستید و کجا از سر عادت؛ واکنش نشان میدهید. ویژگی بهترین راهبرد را به خاطر دارید؟ بهترین راهبرد، یا راهبرد غنی، راهبردی است که بیشترین نیاز را از بیشترین افراد در بیشترین عمق تأمین کند. از دیدگاه زبان زندگی، ما برای تأمین نیازهایمان به دنبال بهترین راهبرد هستیم زیرا اجتماعی زندگی میکنیم و اگر نیاز دیگران را نبینیم، جایی دیگر نیازی دیگر از خودمان تأمین نمیشود. مثلاً اگر والدین برای تأمین نیاز اطمینان خاطر خود، کنسول بازی را در فصل امتحانات به زور از دسترس فرزندشان خارج کنند، احتمالاً نوجوانشان بیرون از خانه و پنهانی نیاز به بازیاش را تأمین میکند و نیاز به صداقت والدین تأمین نمیشود. یا نوجوانشان بر اثر ناراحتی ممکن است واکنشی نشان دهد که نیاز به احترام والدین رعایت نشود. از سویی اگر نوجوان برای تأمین نیاز به بازی، نیاز به اطمینان خاطر والدین را در نظر نگیرد و شب امتحان ساعتها مشغول بازی باشد، والدین دیگر نمیتوانند به تشخیص درست او اعتماد کنند. بنابراین نیاز به پذیرش نوجوان با راهبرد نامناسبی که انتخاب کرده، تأمین نمیشود و احتمالاً نیاز به استقلالش نیز بر اثر همین عدم اعتماد والدین، تأمین نخواهد شد.
در راهبردهای نامناسب، به نیاز والدین یا نیاز نوجوان توجه میشود؛ اما در بهترین راهبردها، به نیاز والدین و نیاز نوجوان توجه میشود.
مثالهایی از بهترین راهبردها در زمینه بازیهای دیجیتالی |
||
احساس و نیاز والد | احساس و نیاز نوجوان | راهبردهایی که نیاز والدین و نوجوان را تأمین میکند |
نگرانی- اطمینان خاطر (نگرانم از اینکه درسهایش عقب بماند.) | شگفتزدگی- کشف و یادگیری (این بازی خیلی پیشرفته است و مراحل پر چالشی دارد.) | راهبرد ۱- انتخاب یا ساختن یک بازی که بتواند به درک مفاهیم درسی کمک کند. (مثال: میتوانید با الهام از بازی سینجیم، کارتهایی با محتوای درسی بسازید و در حین بازی، مطالب درسی نیز مرور شود. اگر چند نوجوان در خانواده یا خویشاوندان باشند حتی میتوان لیگ برگزار کرد و جذابیت بازی را بیشتر و انگیزه بچه ها را دو چندان کرد.)
راهبرد ۲- به تعویق انداختن بازی (اولویتبندی) راهبرد ۳- مطالعه تدریجی دروس در طول سال تحصیلی و کاهش مدت بازی در زمان امتحانات |
عصبانیت- قدرت (برایش قانون گذاشته بودم فقط روزی دو ساعت اما چهار ساعت است که دارد بازی میکند.) | نیرومندی- آزادی و انتخاب (از طریق بازی پول در میآورم و میتوانم آنچه میخواهم بخرم) | راهبرد ۱- به فرزندتان پول توجیبی به اندازه بدهید. پول تو جیبی به اندازه نه آنقدر کم است که نوجوان نتواند با آن کاری کند و نه آنقدر زیاد است که تا پایان ماه تمام شدنش را تجربه نکند.
راهبرد ۲- درباره آرزوها و خواستههای فرزندتان با او صحبت کنید و فهرستی از خواستههایش داشته باشید و مدام آن را به روز کنید. هدایای تولد، عیدی یا هر چیزی که میخواهید برایش بخرید از آن فهرست انتخاب کنید. راهبرد ۳- امکان کسب درآمد را برایش فراهم کنید. از طریق مشاغل تابستانی یا برگزاری نمایشگاه از آثاری که تولید کرده و … میتواند کسب درآمد را از طریق امن تجربه کند. |
ترس- آگاهی (در اخبار خواندم که بازیهای دیجیتال اثر بسیار بدی بر مغز و بینایی بچهها دارد.) | لذت- قدرت (من امتیاز خیلی بالایی دارم و توانستم … را شکست بدهم.)
|
راهبرد ۱- درباره تأمین نیاز به آگاهی خود، تحقیق کنید یا به همراه فرزندتان نزد یک مشاور یا پزشک متخصص بروید و از او اطلاعاتی بگیرید.
راهبرد ۲- در بستر زندگی شرایطی را فراهم کنید تا نیاز به قدرت فرزندتان تأمین شود. (مثلاً براساس علاقهاش، عضو یک تیم ورزشی شود یا یک مهارت هنری را به صورت جدی فراگیرد. موفقیتهایش را جشن بگیرید و از او قدردانی کنید.) راهبرد ۳- مسئولیتهایی را که در توان فرزندتان است به او بسپارید و با انجام آنها، ضمن قدردانی، رفته رفته مسئولیتهای دشوارتری به او بسپارید تا رشد و قدرتمندی خود را درک کند. |
تردید- وضوح و آگاهی (نمیدانم اینقدر بازی برایش خوب است یا بد؟ نمیدانم محتوای بازی مناسبش است یا نه.) | رضایت- تعلق (من عضو تیم … در بازی … هستم) | راهبرد ۱- همبازی فرزندتان شوید.
راهبرد ۲- از کودکی شرایطی فراهم آورید تا فرزندتان در گروههایی عضو باشد. عضو گروه ورزشی یا هنری مدرسه یا مؤسسهای و … راهبرد ۳- اطلاعاتتان را درباره بازیها به روز نگه دارید و بازیهای جذاب را به فرزندتان پیشنهاد بدهید. |
ناراحتی- هماهنگی و نظم (قرار است با هم به مهمانی برویم اما او هنوز از گیمنت برنگشته است.) | اعتماد به نفس- آزادی و توانمندی (در بازی محدودیتهای دنیای واقعی را ندارم) | راهبرد ۱- یک تقویم دیواری داشته باشید و قبل از اینکه قرارهای خانوادگی را تنظیم کنید، از فرزندتان بپرسید چه وقتی فرصت دارد، زمانی که مورد توافق همه اعضای خانواده است را روی تقدیم علامتگذاری کنید و صبح روز موعود در این زمینه به فرزندتان یادآوری کنید.
راهبرد ۲- بسیاری از نه هایی که والدین به فرزندانشان میگویند غیر ضروری است. قبل از هر نه گفتن به نوجوانتان، از خود بپرسید چرا نه؟ و اگر نه شما دلیل محکمی دارد، پیشنهاد دیگری به فرزندتان بدهید. مثلاً این وقت شب نمیتوانی به خانه دوستت بروی چون الان وقت مشترک خانواده است اما فردا خودم بعد از کار، تو را به آنجا میرسانم یا میتوانی دوستت را دعوت کنی تا کیکی که مادرت پخته را دور هم بخوریم. راهبرد ۳- در تصمیمگیریها نظر او را بپرسید و مسئولیتهایی را به او واگذار کنید. همچنین به حریم شخصی او احترام بگذارید. |
عصبانیت – استراحت (میخواهم بخوابم اما سر و صدای بازی نمیگذارد.) | هیجانزدگی- ابراز خود و دیده شدن (من بیشترین امتیاز را در بین دوستانم دارم.) | راهبرد ۱- قطع کردن صدای بازی در ساعات استراحت یا استفاده از هدفون
راهبرد۲- تغییر محل یا ساعت بازی راهبرد ۳- در جمعهای دوستان و خویشاوندان، زمینهای فراهم کنید تا نوجوانتان چیزی را که به آن چیره است نشان دهد و دیده شود. |
بیقراری- اعتماد (فکر میکنم از طریق بازی با کسی دوستی خارج از چارچوبی دارد.) | صمیمیت- ارتباط (در بازی دوستان جدیدی پیدا میکنم که میتوانم حرفهایم را به آنها بگویم.) | راهبرد ۱- والدین حریم را به نوجوان خود به عنوان یکی از ارزشهای زندگی از قبل معرفی کرده باشند. همچنین در بستر خانواده شرایطی را فراهم کنند که فرزندشان ارتباطهایی امن را تجربه کند.
راهبرد ۲- والدین درباره نیاز خود تقاضایی بدون قضاوت بسازند و آن را با فرزند نوجوان خود مطرح کنند. مثلاً: با توافق هم قانونهایی درباره استفاده از فضای مجازی داشته باشند. از جمله اینکه: شروع دوستی باید از دنیای واقعی باشد چون یکی از ویژگیهای فضای مجازی بیجسمی است و ما نمیتوانیم مطمئن باشیم کسی که درباره خودش به ما اطلاعاتی میدهد چقدر راست میگوید. راهبرد ۳- گفتگو درباره اتفاقاتی که در روز میافتد، به رسم خانوادگی تبدیل شود. در این گفتگوها والدین میتوانند بدون قضاوت درباره ابهاماتی که نسبت به رفتار فرزندشان دارند نیز سؤال کنند. (مثال بدون قضاوت: امروز دیدم که موقع بازی با کسی چت میکردی که تصویرش برایم آشنا نبود. میخواهی او را به من معرفی کنی؟ مثال با قضاوت: فکر میکنم تو داری چیزی را از من پنهان میکنی و زیر قول و قرارمان زدی.) |
عجز- صداقت (فصل امتحانات تبلتش را گرفتهام اما به بهانه درس خواندن به خانه دوستش میرود و بازی میکنند.) | نشاط و سرحالی- نیاز به بازی
یا شادمانی- نیاز به خنده (این بازی خیلی خندهدار است.) |
راهبرد ۱- در وقت استراحتش، با هم یک فیلم کمدی ببینید.
راهبرد ۲- طوری برنامهریزی کنید که در طول ترم درسهایش را بخواند و مطالب برای شب امتحان انباشته نشوند. راهبرد ۳- با هم قرار بگذارید که پس از فصل امتحانات با هم به یک رویداد بازی گروهی یا کنسرت یا تئاتر بروید. |
از سنین پیش از نوجوانی زمینهسازی کنید
یکی از نکاتی که لازم است والدین به آن توجه کنند این است که برای رسیدن به راهبردهای مناسب، پیشزمینههایی لازم است. والدین باید از سالهای قبل از نوجوانی، فرزندشان را با ارزشهای زندگی (یا همان نیازهای مشترک در بین همه انسانها) آشنا کرده باشند. نوجوانی سن اغراقهاست. بسیار دشوار است نوجوانی که تا به حال چیزی درباره حریم نشنیده را ملزم به رعایت حریم خود و دیگران کنیم.
همچنین برای تأمین نیاز اعتماد به نفس، دیدهشدن و تعلق، لازم است از سنین پیش از نوجوانی شرایطی فراهم شود تا نوجوان مهارتهایی را کسب کند تا وقتی به سن نوجوانی میرسد لااقل در یکی از آنها ماهر به حساب بیاید و در جمعها بتواند مهارت خود را عرضه کند و دیده شود.
یکی دیگر از اقداماتی که والدین قبل از نوجوانی باید به آن توجه کنند این است که از خردسالی مسئولیتهایی مناسب توان فرزندشان به او بدهند و با موفقیت در آن مسئولیت، رفتهرفته مسئولیتهای دشوارتری به او بدهند تا کمکم بتواند بطور مستقل از عهده امور خود به شکل شایستهای برآید. به بیان دیگر والدین با این کار در طول سنین خردسالی تا نوجوانی فرزندشان، رفته رفته از مراقب (در کودکی) به حامی (در نوجوانی) تغییر نقش میدهند.
کسی که کمراهبرد یا تکراهبرد است به راهبرد خود میچسبد!
در بخش اول گفتیم که بازی یک راهبرد قدرتمند است که نیازهای بسیاری را تأمین میکند. برای اینکه بتوانید با فرزندتان به راهبردهای بهتری برسید، بستر زندگی خود را متنوع کنید. هر چه راهبردهای بیشتری داشته باشید، قدرت انتخاب بیشتری دارید.
اگر به بازی کردن فرزندتان در شب امتحان «نه» میگویید؛ برای تأمین نیاز به استراحت و تفریح او چه پیشنهادهای دیگری غیر از بازی دیجیتال دارید؟
اگر به دوستیابی در فضای مجازی «نه» میگویید، برای تأمین نیاز به ارتباط، دوستی، پذیرش و … فرزندتان چه پیشنهادهای دیگری دارید و چه شرایطی فراهم کردهاید؟
اگر فرزندتان راهبردهای متنوع و جذابی داشته باشد آیا باز هم اصرار دارد بدون محدودیت به بازیهای دیجیتال مشغول باشد؟
بیقضاوت باشید
برای اینکه راهبرد مناسبی پیدا کنید لازم است خواسته خود را بیان کنید و برای اینکه بتوانید خواسته خود را به خوبی بیان کنید، لازم است بتوانید بدون قضاوت نگاه کنید. یکی از مهارتهای دهگانه زندگی، مهارت ارتباط مؤثر است و یکی از اجزای ضروری برای برقراری ارتباط مؤثر، مشاهده بدون قضاوت است. قضاوتها در ارتباط مؤثر مانع ایجاد میکنند و تا ارتباط مؤثر برقرار نشود نمیتوان به راهبردهایی رسید که نیازهای طرفین ارتباط را تأمین میکند.
برای مشاهده بدون قضاوت لازم است واقعیت را از تعبیر خود تفکیک کنید. مثال: نیم ساعت قبل قرار بود به مهمانی بروید اما هنوز فرزند شما از گیمنت برنگشته است. واقعیت این است که فرزند شما هنوز به خانه برنگشته است. اما اغلب افراد به جای اینکه این واقعیت را در نظر بگیرند، به تعابیر خود (که هیچ ضمانتی نیست درست باشند) توجه دارند. بعضی از این تعابیر را با هم مرور کنیم: بیمسئولیت است! ارزشی برای خانواده قائل نیست! دوستانش را به خانواده ترجیح میدهد! بیفکر است! همیشه برنامههای ما را به هم میزند! وقتنشناس است! گوش به بازی است!
ببینید چقدر تعابیر با واقعیت فرق دارند! قضاوتها ارتباط را مسدود میکنند و به یک اتفاق، بار احساسی شدیدی را وارد میکنند. وقتی تصورتان این است که فرزندتان هنوز به خانه نیامده است، چه احساسی دارید؟ وقتی فکر میکنید فرزندتان ارزشی برای خانواده قابل نیست چه احساسی دارید؟ اگر به نوجوانتان بگویید: «قرار مهمانی داشتیم و تو دیر به خانه آمدهای» چه واکنشی نشان خواهد داد؟ اگر بگویید: «همیشه برنامههای ما را به هم میزنی» چطور؟
اغلب ما به قضاوت کردن عادت کردهایم. بنابراین، قضاوت نکردن به تمرین بسیاری نیاز دارد. از همین امروز تصمیم بگیرید واقعیت را از تعبیر جدا کنید و بدون قضاوت، فرزند نوجوان خود را مشاهده کنید. در زمانی کوتاه، معجزه قضاوت نکردن را در بهتر شدن روابط خود و فرزندتان خواهید دید.
سخن آخر
راهبردهایی که به آنها اشاره کردیم فقط مثالهایی برای وضوح بیشتر بود. شما با تأمل و توجه به نیازهای خود و فرزندانتان، با کمک هم میتوانید راهبردهای غنی مناسب شرایط خود بسازید.
در پایان دوباره یادآور میشویم، ما در انتخاب راهبرد کاملاً اختیار داریم اما هر راهبرد مسئولیتی در پی دارد که جزء جدایی ناپذیر آن راهبرد است و ما ناچار هستیم متحمل مسئولیت راهبرد شویم. پس عاقلانه است هنگام انتخاب راهبرد، به مسئولیت آن فکر کنیم و ببینیم آیا مسئولیت راهبردی که انتخاب میکنیم را پذیرا هستیم؟
[۱] برای کسب اطلاعات بیشتر، کتاب ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی) نوشته مارشال روزنبرگ و ترجمه کامران رحیمیان را مطالعه فرمایید.
دیدگاه کاربران